تعدادی مهمان خارجی را جهت دیدن و خرید به بازار سنتی کرمانشاه برده بودم. جوانی از فروشندگان داخل بازار به نزدم آمد و پرسید آیا تمایلی به نشان دادن مسجد شافعی به میهمانانم دارم؟
برای اولین بار بود که اسم این مسجد را میشنیدم. در هیچیک از کتابها و بروشورهایی که در مورد آثار دیدنی کرمانشاه مطالعه کرده بودم نامی از این مسجد نیامده بود. از جوان پرسیدم آیا مسجد زیباییست؟ گفت بله.
نگاهی به درب ورودی محقر مسجد که در انتهای کوچه ای در بازار قرار داشت انداخته و با اکراه قبول کردم. در دل دعا میکردم که ارزش دیدن داشته باشد و مرا نزد میهمانانم خجل نکند.
وقتی وارد مسجد شدم متحیر ماندم، باید بروید و از نزدیک ببینید. واقعا که ارزش دیدن دارد.
با تشکر فراوان از آن فروشنده جوان که نامش را به خاطر ندارم.
مسجد شافعی- کرمانشاه
مسجد شافعی- کرمانشاه
مسجد شافعی- کرمانشاه
مسجد شافعی- کرمانشاه
غار قوری قلعه- جاده کرمانشاه به پاوه
غار قوری قلعه- جاده کرمانشاه به پاوه
طاق بستان
طاق بستان
طاق بستان- طاق بزرگ
طاق بستان- طاق کوچک
طاق بستان- سنگ نگاره اردشیر دوم
استان کرمانشاهان در غرب ایران از زمانهای دور محل زندگی انسان و همچنین در مسیر شاهراه اصلی بین فلات ایران و کشورهای خاوری از یک سو و بینالنهرین و اروپا از سمت دیگر بوده است.
آب و هوای مطبوع و چهار فصل این استان به همراه جاذبههای طبیعی فراوان همانند کوهها، دشتها، سرابها، رودها، درهها و غارهای زیبا و همچنین عبور راه ابریشم از این منطقه، سبب توجه ویژه شاهان ایرانی به این منطقه گشته و بناها و یادگارهای باقیمانده از زمانهای کهن، این استان را به همراه استانهای فارس و خوزستان به عنوان یکی از ۳ استان دارای بیشترین آثار تاریخی پیش از اسلام در کشور ایران مطرح میسازد.
تصاویری از این استان زیبا، در ۳ نوبت، هدیه به همه دوستداران این مرز پر گهر.
من هیچ وقت نفهمیدم چرا بعضیها آنقدر خودشان را در کار غرق میکنند که به بقیه زندگیشان نمیرسند.
حکما گفته اند: آدم کار میکند تا زندگی کند نه اینکه زندگی کند تا کار کند.
مسئله: من که اینقدر خوب لالایی میگم، چرا خودم خوابم نمیبره؟
در یک کار گروهی، برای به اتمام رسیدن کار به نحو مناسب، نیاز به انجام حجم معینی از عملیات و فرایند های مربوطه میباشد. حال اگر کسی در گروه کم کاری داشته باشد و یا وظایف خود را به شکل مناسبی انجام ندهد، سایر اعضای گروه مجبور به جبران این کم کاری میشوند.
نکته تاسف برانگیز در این میان آن است که این کم کاران بیش از زحمتکشان در نزد رؤسا عزیز بوده و مورد توجه قرار میگیرند.
با این اوصاف تکلیف ما که بچه حرف گوش کنی هستیم و احترام خانم گاندی رو نگه میداریم معلوم میشه.
اصلاٌ همش تقصیره همین خانم گاندیه.
اون مارو اغفال کرد.
به من گفت که سعی کنم در دسته اول باشم، زیرا رقابت در آن کمتر است.
ایندیرا گاندی
همانطور که فکر میکردم نتوانستم وبلاگ رو به صورت روزانه ادامه دهم.
در حقیقت کار زیاد و مشکلات روزانه در محیط کار هیچگونه انرژی و حس نوشتن در من باقی نمیگذاشت.
یک سال با خستگی فراوان گذشت تا زمانی که به خودم آمدم و متوجه عمق مطلب شدم.
در ۶ ماه گذشته حتی یک کتاب را هم نتوانستم تا به آخر بخوانم، ۱۸۰ روز در ۶ ماه به کارخانه رفتم، از ساعت ۷.۳۰ صبح تا زمانی که امکان فرار فراهم شود که در اکثر موارد بعد از تاریک شدن هوا بود.
سالی بدون وقت فراغت و تفریح، نه یک برنامه ماهیگیری، نه اسکی، نه طبیعت گردی و کمپینگ.
تا آنکه بالاخره تصمیم گرفتم تغییرات اساسی در نحوه کار و زندگی خودم ایجاد کنم.
امیدوارم از حالا به بعد بتوانم مرتبتر بنویسم.